«حامد فقیهی» خواننده شیرازی در گفتگویی اختصاصی با خبرنگار حوزه موسیقی دیباچه گفت: الان یک بچه گربه هم به استودیو ببرید میتوانید با صدای او آهنگ بسازید! متأسفانه در ایران فیلتری نیست که خواننده از آن رد شود و مجوز بگیرد و شاهد بودیم که چه خوانندههایی با چه اسمهایی روی صحنه رفته و فالش خواندهاند که بعد از کنسرت اول تازه تصمیم گرفتند به کلاس آواز بروند.
«فقیهی» این روزها در شیراز آکادمی تخصصی صدا و آواز را تحت مدیریت خودش افتتاح کرده است؛ از او درباره آخرین فعالیت هایش پرسیدیم:قرار است آذرماه، در شهر «شیراز» کنشسرت داشته باشم؛ در کنسرتهای قبلی کارهای کلاسیک وپاپ کلاسیک اجرا شد در این اجرا تمرکز من بیشتر بر اجرای کارهای پاپ و کارهایی است که کمتر شنیده شدهاند.
خواننده قطعه"جینگ وجینگه" درخصوص وضعیت حال حاضر آثار بومی محلی و دلیل استقبال کم مخاطب جوان از این سبک از موسیقی گفت: معتقدم همه خوانندههایی که اسم و رسمی دارند و اصطلاحا به روز هستند وظیفه دارند موسیقیهای بومی، محلی و حتی آثار قدیمی موسیقی را بازخوانی کنند و اگر مخاطبین نوجوان دارند، با این کار، آنها را به این سبک از موسیقیها علاقهمند کنند؛ البته این کار باید با سبک و سیاق موسیقی روز همخوانی داشته باشد. به طور نمونه من آهنگ"جینگ وجینگه" را با تنظیمی جدید خواندم که"آکاپلا" بود و از هیچ سازی در آن استفاده نشده بود و خدا را شکر با استقبال زیادی مواجه شد، بطوریکه شاید اغلب مردم من را با این آهنگ بشناسند، به این دلیل که این آهنگی بود که خیلیهای دیگر هم آن را اجرا کرده بودند و اغلب در عروسیها اجرا میشود؛ اما من با سبکی جدید این کار را اجرا کردم تا بیشتر دیده شود؛ بنظرم اگر هر خوانندهای بتواند در رزومه و پرونده خودش یک کار اینچنینی داشته باشد به طور قطع، نسل آینده ونسل امروز بهتر میتوانند با این آثار ارتباط برقرار کنند.
او در پاسخ به این پرسش که آیا در تولید موسیقی باید بر طبق سلیقه مردم پیش رفت؟ بیان کرد: هم موافق هستم و هم مخالفم؛ بنظرم اگر دو کار مطابق با سلیقه روز مخاطب داریم باید در کنارش دو تا کار حرفهای هم داشته باشیم تا مخاطب هم متوجه بشود موسیقی حرفهای چیست و موسیقی عام چگونه است؟ متأسفانه الان در کشور ما همه دنبال نوعی از موسیقی هستند که شبیه به غذای فست فود است بطوریکه شعرش راحت باشد، راحت شنیده شود تا وقتی به کنسرتها میروند راحت همخوانی کنند و آنقدر که شوی کنسرت برای برگزار کنندگان آن اهمیت دارد تکنیک خوانندهها برای آنها مهم نیست.
این خواننده افزود: الان خوانندههایی داریم که روی صحنه اشتباه میخوانند و کوک نیستند، اما مردم استقبال میکنند و ممکن است برای هر صندلی ۲۰۰ هزار تومان هزینه کنند! به نظرمن شاید تهیهکنندههای موسیقی در این زمینه مقصر باشند؛ چون تهیه کننده و مدیر برنامه هست که به خواننده میگوید چه بپوشد، چه بخورد و چه آهنگی بیرون بدهد. تهیه کننده هم به فکر سود و منفعت خودش است که چه آهنگی بیشتر فروش دارد تا پول بیشتری به دست بیاورد.
بنظرم تهیهکنندهها اگر در کنار تولید آهنگهای به اصطلاح فست فودی، دست دو خواننده حرفهای را هم بگیرند و به مردم معرفی کنند، شاید علاقهمندان به موسیقی در چنین شرایطی بتوانند، فرق موسیقی بازاری و حرفهای را بیشتر متوجه شوند.
ما الان در ایران چند تا خواننده داریم که بتوانیم اسم خواننده کلاسیک را روی آنها بگذاریم؟ چند نفر معروف و شناخته شده شدهاند؟ با اینکه هم در شیراز و هم تهران و سایر شهرها خوانندههای خوب زیادی داریم، اما شناخته نمیشوند! چون وقتی با یک تهیه کننده قرارداد میبندی به تو میگوید "نه، شعرت بگیر نیست و نمیفروشد و... "؛ بنابراین خواننده یا به راه کج کشیده میشود و به اجبار شعرهای آبکی و سطح پایین اجرا میکند تا برای مردم هضم راحت تری داشته باشد و یا مجبور است در سبک خود پافشاری کند و بماند و با همین مخاطبین کمی که دارد سرکند.

خواننده قطعه "ماه پیشونی" در رابطه با وضعیت موسیقی کلاسیک اظهار کرد: در موسیقی کلاسیک شاید بتوان تنها از دو نفر نام برد"حسین سرشار" و"محمد نوری". شاید خوانندههای زیادی باشند که کار کلاسیک میکنند، اما به نظر شما آیا مخاطب ۵ سال کار خوانندهای که در موسیقی کلاسیک فعالیت دارد با مخاطب یک سانس یک خواننده پاپ قابل مقایسه است؟ این برای این است که دولت حمایتی نمیکند.
یک دورهای در صدا و سیما از چهار خواننده درست و حسابی مثل" محمد اصفهانی"، "علیرضا عصار"، "امیر تاجیک"، " حمید حامی" و"نیما مسیحا" دعوت و آثارشان پخش میشد، اما امروز این قضیه هم اتفاق نمیافتد تا مردم ما حداقل بفهمند این افراد مورد تأیید قشر حرفهای موسیقی هستند و به همین دلیل مردم ایران نمیدانند چه کاری خوب و چه کاری بد است!
وی در ادامه گفت: دقیقا موسیقی پاپ ما موسیقی بیزینس است و وقتی خواننده به روی صحنه میرود به این توجه میشود که چکار کند تا نورپردازی به چشم بیاید و یا کارهای دیگری که بیشتر به چشم مردم بیاید؛ ولی آیا زمان اجراهای مرحوم"ناصر عبداللهی"، "علیرضا عصار"، " حمید حامی" و.. این اتفاقات رخ میداد؟! صد درصد که پیشرفت دیجیتال، صوت و تصویر و... در انتخاب خواننده مورد علاقه مخاطبین تأثیر دارد، اما اگر دولت و تهیه کنندههایی که درآمدهای عجیب و غریبی کسب میکنند به فکر معرفی عدهای از خوانندهها که سالها درس این هنر را خواندهاند، برایش زحمت کشیده و موسیقی درست را میشناسند، هم باشند وضعیت بهتری در این عرصه داریم.
این خواننده ضمن اشاره به این نکته که امروز خیلیها از این بابت گله دارند که چرا خوانندههای مطرح خانه نشین شدهاند، بیان کرد:صدا و سیما نقش زیادی در شناخت مردم از موسیقی خوب و هنرمندان مطرح دارد، الان قشر زیادی از مردم ما فرق «سه تار» را با «تار» نمیدانند، حالا کاری به موسیقی خوب و بد ندارم، اما الفبای موسیقی را نمیدانند. میتوان معیاری برای خوانندههایی قرار داد که حداقل از نظر محتوایی برتر از بقیه باشند؛ یکبار گفتم چرا برای اینکه یک خواننده بتواند اثری تولید کند فقط نیاز به مجوز برای شعر و موسیقی دارد! اما از خواننده تست گرفته نمیشود که تشخیص بدهند خواننده خوبی است یا خیر! الان مجوز گرفتن به حدی راحت شده که هرکس به راحتی میتواند با تأیید شعر و موسیقی مجوز بگیرد! کاری ندارند چه کسی درس این کار را خوانده و چقدر روی صدایش کار کرده! قادر به اجرای زنده هست یا خیر، الان یک بچه گربه هم به استودیو ببرید میتوانید با صدای او آهنگ بسازید! متأسفانه در ایران فیلتری نیست که خواننده از آن رد شود و مجوز بگیرد و شاهد بودیم که چه خوانندههایی با چه اسمهایی روی صحنه رفته و فالش خواندهاند که بعد از کنسرت اول تازه تصمیم گرفتند به کلاس آواز بروند.
وی ادامه داد: ما ۴۰ سال است در تلویزیون هیچ سازی را به جز دف ونی نشان ندادهایم. آن هم خیلی کم؛ چرا باید این اتفاق بیفتد و چرا مردم نباید ساز را زنده ببینند و در بسیاری از جشنها ساز و نوازنده هست، اما تنها خواننده را نشان میدهند! این معضل بزرگی است درحالیکه در کشورهای عربی و ترکی چندین شبکه دارند که فقط کنسرتهای موسیقی را پوشش میدهند، اما مردم ما در ایران هنوز فرق «سه تار» و «تار» را نمیدانند.
این خواننده که تا کنون در برنامههای تلویزیونی زیادی نظیر "خندوانه" و"حالا خورشید" حضور داشته در رابطه با این حضور و تأثیری که در ادامه فعالیت هنری او گذاشت گفت: کارهای من کمی رنگ و بوی اجتماعی دارد درنتیجه مورد استقبال صدا و سیما مخصوصا"خندوانه، "حالا خورشید" و"شب فیروزهای" قرار گرفت و تهیه کنندهها از من دعوت کردند؛ این دعوتها به طور قطع تأثیر زیادی در موفقیت و مطرح شدن من بویژه در شهرستانها داشت و من از آنها سپاسگزارم.
وی که در اپراهای "بهروز غریب پور" با این کارگردان همکاری داشته درخصوص تجربه این کار بیان داشت: من وقتی اپرای "شمس و مولانا" را از «بهروز غریب پور» دیدم شخصا علاقمند به این سبک از اجرا شدم و علاقمند بودم با ایشان همکاری کنم در نتیجه در اپرای سعدی برای تست پیش ایشان رفتم و همان روز ۴ نقش را گفتم که هر چهار نقش را در کار استفاده کردند و در اپرای «خیام» ایشان با لطفی که به من داشتند کل کارهای «کُر» و چند تا نقش را به من دادند و در اپرای «عشق» هم باز این همکاری شکل گرفت. من این کارها را خیلی دوست داشتم، اما باز هم اپرایی نیست که به آن عشق میورزم؛ متأسفانه در ایران «اپرا» خیلی کم اجرا میشود. ما نمایشی مثل "الیورتوئیست و بینوایان " را داشتیم، اما متأسفانه به دلیل حضور بازیگران اسمی در این کار نمیتوان اسم اپرای جدی را روی این کار گذاشت.
وی خاطرنشان کرد: در اپرای حرفهای، بازیگران خوانندههای حرفهای هستند که بازیگری بلد هستند، اما در این کارها از بازیگران حرفهای استفاده شد که خوانندگی بلد نیستند و خیلی عجلهای سعی کردند در عرض دو ماه به آنها آواز یاد بدهند که روی صحنه بروند و ماهایی که آواز کار کردهایم با دیدن این کارها شاید ناراحت شویم که چرا از آدمهای حرفهای برای این کار استفاده نمیکنند! در ایران «اُپرا» کم استفاده میشود، اما همینکه توانستهایم به نمایش موزیکال برسیم باز جای شکر دارد. یکی از پیشنهاداتی که به من شده یکی از همین اپراهاست که امیدوارم به مرحله اجرا برسد.
گفتگو از: اعظم صفایی